[ad_1]
رئیس سابق بانک مرکزی اروپا ، ماریو دراگی ، رئیس دولت جدید ایتالیا خواهد بود. رئیس جمهور ایتالیا ، سرخیو ماتارلا ، پس از شکست تلاش های احیای ائتلاف پنج ستاره حاکم قبلی ، دموکرات ها و دو حزب کوچکتر ، به 73 ساله دستور داد روز چهارشنبه قدرت را به دست گیرد.
دراگی اکنون کابینه ای از تکنوکرات ها را تشکیل می دهد و به دنبال اکثریت در پارلمان است. اینکه او آن را دریافت خواهد کرد قطعی نیست اما احتمال آن زیاد است. تاکنون فقط Fratelli d’Italia فاشیست به وضوح علیه دراگی و برگزاری فوری انتخابات جدید ابراز داشته است.
دموکرات ها و نخست وزیر سابق ماتئو رنزسی که حزب اقلیت آنها با کناره گیری از دولت بحران را دامن زد کاملا عقب از دراگی هستند. رنزی در توییتر گفت: “اکنون زمان سازنده است.” “اکنون همه افراد با حسن نیت باید به سخنان رئیس جمهور ماتارلا گوش فرا دهند و از دولت ماریو دراگی حمایت کنند. اکنون زمان هوشیاری است. جنجال صفر. Viva l’Italia. “
کشورهای دیگر مانور می دهند. پنج ستاره ، بزرگترین گروه پارلمان ، در یک معضل قرار دارد. دراگی مظهر استقرار سیاسی است که زمانی ادعا می کردند با آن می جنگند. با این حال ، از زمانی که پنج ستاره در دولت بوده اند ، ثابت شده است که آنها یک ستون قابل اعتماد برای حاکمیت سرمایه داری هستند. ترس از دست دادن صندلی هایشان به این موارد اضافه شده است. در نتیجه کاهش رتبه بندی و کوچک سازی ، در صورت مراجعه مجدد رای دهندگان به سه چهارم نمایندگان پنج ستاره کرسی های خود را از دست می دادند.
ماتئو سالوینی ، رهبر راست افراطی لگا خواستار انتخابات زودهنگام است ، اما با اعتقاد کمی. کمتر از یک سال پیش ، وی دراگی را به عنوان رئیس دولت معرفی کرد. او همچنین تأیید می کند که رئیس سابق بانک مرکزی اروپا “قابل توجه” است. مشکل دراگی نیست ، بلکه در کارهایی است که وی انجام می دهد و برای کسانی که این کار را انجام می دهند.
انتظار می رود تیم Forza ایتالیا از سیلویو برلوسکونی از دراگی حمایت کند. برلوسکونی پیش از این گفته بود که به تصمیم ماتارلا احترام می گذارد.
با دراگی ، فرد مسئولیت سیاست ایتالیا را در دست می گیرد ، که مانند هیچ کس دیگری سرمایه اقتصادی اروپا را در بر می گیرد. وی در سال 1947 در رم متولد شد ، وی در شهر خود در رشته اقتصاد تحصیل کرد و در سال 1977 دکترای خود را از دانشگاه MIT در کمبریج ، ماساچوست دریافت کرد. از آن زمان ، وی در چندین دانشگاه تدریس کرده و سمت های ارشد در بانک های دولتی و خصوصی را عهده دار بوده است. وی مدیر اجرایی بانک جهانی ، مدیرکل وزارت دارایی ایتالیا و نایب رئیس بانک سرمایه گذاری آمریکایی گلدمن ساکس بین الملل در لندن بود (2005-05). وی سپس رئیس بانک مرکزی ایتالیا و سپس بانک مرکزی اروپا (19-1990) شد.
به عنوان رئیس بانک مرکزی اروپا ، نام دراگی مترادف با سیاست هایی است که بودجه نامحدودی را در بازارهای مالی تأمین می کند ، اگرچه به دلیل محدودیت های اقتصادی اقتصادی اتحادیه اروپا ، سطح زندگی طبقه کارگر همچنان در حال سقوط است. عبارت دراگی “هر آنچه که لازم است” برای روشن کردن پول در سال 2012 ، زمانی که یورو در بازارهای مالی تحت فشار بود ، افسانه ای است. از آن زمان به بعد ، بانک مرکزی اروپا چندین تریلیون یورو اوراق بهادار خریداری کرده است ، این امکان را برای بانک ها فراهم کرده است که به مدت نامحدود با نرخ بهره پایین سرمایه خود را بازپرداخت کنند و بنابراین بازارهای سهام این امکان را دارند که افزایش های مداوم را گزارش دهند.
دراگی در حالی هدایت دولت ایتالیا را بر عهده می گیرد که این کشور در یک بحران اقتصادی ، اجتماعی و بهداشتی عمیق به سر می برد و در آستانه انفجار اجتماعی است. این یکی از بالاترین سطح آلودگی به ویروس کرونا در جهان است که 2.6 میلیون نفر آلوده و 90 هزار نفر فوت کرده است. آمار بیکاری در حال افزایش است و بدهی دولت با 160 درصد تولید ناخالص داخلی تقریباً سه برابر بیشتر از مجوزهای اتحادیه اروپا است.
اکنون Draghi باید اطمینان حاصل کند که 209 میلیارد یورو بدهی کشور به عنوان کمکهای مالی و وامهای صندوق کرونا ویروس اتحادیه اروپا برای کاهش اقتصاد ایتالیا برای افزایش سودآوری در هزینه طبقه کارگر استفاده می شود – یعنی برای کاهش پیامدهای مخرب اجتماعی از همه گیری
Neue Zürcher Zeitung، که با چنین مسائلی سر و کار ندارد ، اظهار داشت: “وظایف در انتظار دراگی 73 ساله است که در دو دهه حل نشده است یا حداقل تحقق نیافته است. اصلاحات اکنون بدون شک از اتحادیه اروپا خواسته می شود ، زیرا بدون آنها ایتالیا تهدید می کند که به یک خطر اساسی برای کل قانون اساسی سیاسی و اقتصادی اروپا تبدیل خواهد شد. “
چنین سیاستهایی را نمی توان با ابزارهای دموکراتیک بدست آورد. رئیس جمهور ماتارلا به طرز چشمگیری احزاب سیاسی ایتالیا و معاونان آنها را “فوراً به زندگی جدید دولت مناسب برای مقابله با شرایط اضطراری جدی فعلی: بهداشت ، اجتماعی ، اقتصادی ، مالی” فرا خواند.
“انتخابات ، یعنی دادن کف به شهروندان چیزی نیست که دولت در حال حاضر از پس آن برآید. “رئیس جمهور تأکید کرد. “در آن زمان ، آنها به دلیل همه گیری بسیار بزرگ بودند. ایتالیا با همه خطراتی که به همراه داشت ، ماه ها توانایی ورود به یک کارزار انتخاباتی را نداشت. وی با تأكید گفت: “ماههای بعدی بسیار مهم بودند” ، این نیاز به یك دولت كاملاً فعال دارد.
چنین دولتی دیکتاتوری بانک ها خواهد بود. این امر باعث تقویت سیاست ریاضت اقتصادی و مصونیت گله ها می شود و انگیزه بیشتری به نیروهای فاشیست می بخشد.
فقط مداخله مستقل طبقه کارگر می تواند چرخش طبقه حاکم به سمت دیکتاتوری و فاشیسم را در ایتالیا و سراسر اروپا متوقف کند. خشم و تمایل طبقه کارگر برای جنگ بسیار زیاد است. اما از نظر سیاسی و رهبری کمبود وجود دارد. دموکرات ها ، پیرامون شبه چپ و اتحادیه های کارگری آنها از سال 1990 همه مبارزات اجتماعی را سرکوب کرده و سیاست هایی را در جهت منافع سرمایه دنبال کرده اند. نیروهای راست افراطی از این موضوع استفاده کرده اند. Lega و Fratelli d’Italia 40٪ در نظرسنجی های اخیر با هم بررسی کردند.
هشت سال پیش ، پنج ستاره خلا سیاسی را پر کرد. آنها با شایعات بلند درباره فساد نخبگان سیاسی ، بلافاصله یک چهارم آرا را به دست آوردند. پنج سال بعد ، پنج ستاره با راست افراطی لگا ادغام شدند و یک دولت مشترک تشکیل دادند. و اکنون احتمالاً آنها به دراگی برای دستیابی به قدرت کمک خواهند کرد.
طبقه کارگر باید درس های این تجربه را بیاموزد و حزب خود را ، بخشی از کمیته بین المللی چهارمین انترناسیونال در ایتالیا ، ایجاد کند. مبارزه با بیماری همه گیر ویروس کرونا ، برشهای اجتماعی و فاشیسم تنها با یک برنامه سوسیالیستی بین المللی قابل پیروزی است.
[ad_2]